نگاهت میکنم خاموش و خاموشی زبان دارد
زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد
چه خواهش ها درین خاموشیِ گویاست نشنیدی؟
تو هم چیزی بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد
بیا تا آنچه از دل میرسد بر دیده بنشانیم
زبانبازی به حرف و صوت معنی را زیان دارد
چو هم پرواز خورشیدی مکن از سوختن پروا
که جفت جان ما در باغ آتش آشیان دارد
الا ای آتشین پیکر! برآی از خاک و خاکستر
خوشا آن مرغ بالاپر که بال کهکشان دارد
زمان فرسود دیدم هرچه از عهد ازل دیدم
زهی این عشق عاشق کش که عهد بی زمان دارد
ببین داس بلا ای دل مشو زین داستان غافل
که دست غارت باغ است و قصد ارغوان دارد
درونها شرحه شرحه ست از دم و داغ جداییها
بیا از بانگ نی بشنو که شرحی خون فشان دارد
دهان (سایه) میبندند و باز از عشوهٔ عشقت
خروش جان او آوازه در گوش جهان دارد
این شعر به زیبایی احساسات عاشقانه و عمیق را بیان میکند و از زبان شاعر، داستان عشق و جدایی را روایت میکند. در ادامه، نکات اصلی شعر را به زبان ساده توضیح میدهم:
1. خاموشی و زبان چشم: شاعر میگوید که وقتی به معشوقش نگاه میکند، خاموشی وجود دارد، اما این خاموشی خود دارای معنا و زبانی است. او تأکید میکند که چشمها میتوانند احساسات و عشق را بیان کنند.
2. خواستهها در خاموشی: شاعر از معشوقش میخواهد که در این خاموشی چیزی بگوید، زیرا چشم و دل او نیز میتوانند احساسات را منتقل کنند.
3. بیان احساسات: او پیشنهاد میدهد که بیایند و آنچه از دل دارند را به یکدیگر منتقل کنند. او معتقد است که فقط صحبت کردن کافی نیست و باید با احساسات واقعی ارتباط برقرار کرد.
4. پرواز و عشق: شاعر به معشوقش میگوید که نباید از سوختن بترسد، زیرا عشق آنها مانند پرواز خورشید است و در آتش عشق، زندگی و زیبایی وجود دارد.
5. آتشین پیکر: شاعر از معشوقش میخواهد که از خاک و خاکستر برخیزد. او به مرغی اشاره میکند که بالهایش مانند کهکشان است و آزادانه پرواز میکند.
6. عشق بیزمان: شاعر به عشق اشاره میکند که فراتر از زمان است و هیچ چیز نمیتواند آن را فرسوده کند. این عشق قدرتی دارد که همواره تازه و زنده باقی میماند.
7. بلا و جدایی: شاعر به دل خود هشدار میدهد که باید مراقب بلاها باشد و از داستان جدایی غافل نشود. او به دستهایی اشاره میکند که قصد دارند باغ عشق را غارت کنند.
8. درد جدایی: درون دلها پر از درد جدایی است. شاعر دعوت میکند تا از صدای نی بشنوند که داستان جداییها را با خون فشان روایت میکند.
9. عشق و صدا: در نهایت، شاعر اشاره میکند که اگرچه ممکن است زبانها بسته باشند، اما عشق هنوز در دلها وجود دارد و صدای آن در گوش جهان طنینانداز است.
به طور کلی، این شعر دربارهی قدرت عشق، اهمیت بیان احساسات و درد جدایی است و نشاندهندهی عمق روابط انسانی است.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |