آری ای مردان کین! من آرشم!
تیر آزادی به چله در کشم
کوه البرز است رکاب پای من
گفت فردوسی به گیتی رای من
آن کمان در دست من بر سان شیر
پابهجا بودم به کوه اندر دلیر
برکشیدم سوی دشمن ناگهان
نام ایرانم بیامد بر زبان
تیرم از ترکش کشیدم در کمان
جان بدادم تا بماند جاودان
جان فدا کردم برای میهنم
تا بدانی در جهان آرش منم
همچو من آرش کمانکش صد هزار
شد اگر کشته به جنگ و کارزار
پس روا باشد که ایران پابهجاست
جان هر کس از برایش خونبهاست
بعد من، آرش تویی ای هموطن!
جان دهید هر یک به راهش تن به تن
تا بماند جاودانه سربلند
نام پاک و مردمانش ارجمند
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |